نتایج جستجو برای عبارت :

هیشکیم نیس بغلم کنه

تا گلالودم ماهیتو بگیر بیا این آلوده ماهی رو ببین که چجوری جا گذاشتیش رو زمینمن واسه تو قید دریارو زدم به درو دیوار تنگت میزدم تو بیابون دلت نفس زدمدریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها بغلم کن بغلم کن بین نامردا من تک نندازدریا اشتباه کردم که از دست تو سر خوردم توی این مرداب با این آدما بر خوردم بد کم آوردم
بیا و این پخش پلارو تو جمعش کن دوریت داره بد میسوزونه تو کمش کنمن گم شدم تو دل بی رحم زمونه بیا و این دیوونه رو تو باورش کندریا بغلم کن بغلم کن ک
 رفتی و غم برگ و برت در بغلم ماندصدخاطره وقت سفرت در بغلم ماند
خوابیده ای ای خواب زده در بغل خاکبیخوابی وقت سحرت در بغلم ماند
بستی به نوک تیر دلم را و پریدیشال عربی کمرت دربغلم ماند
تیرسه پر آمد سپرت بند به مو شدای بی سپر من سه پرت در بغلم ماند
آتش زده ولله مرا کاش ببینیقدری نم چشمان ترت دربغلم ماند
سیراب شدی یا نشدی؟آب نخوردی؟خشکی لبت با جگرت در بغلم ماند
رفتی و شبم بی تو دگر ماه نداردخاموشی روی قمرت در بغلم ماند
این تیر که نه!نیزه بی رحم تورا
دانلود آهنگ جدید مسیح و آرش دریا
دانلود آهنگ دریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها با صدای مسیح و آرش ای پی به همراه متن ترانه و بهترین کیفیت
Download New Music BY : Masih & Arash Ap | Darya With Text And 2 Quality 320 And 128 On Musiceto
متن آهنگ دریا مسیح و آرش
♬♬♬
تا گل آلودس ماهیتو بگیر بیا این آلوده ماهی ببن که چجوری جا گذاشتیش رو زمین
من واسه تو قید دریا رو زدم به در و دیوار تنگت میزدم توو بیابون دلت نفس زدم
♬♬♬
تکست آهنگ دریا مسیح و آرش Ap
دریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها بغلم کن
دانلود آهنگ ریمیکس مسیح و آرش AP به نام دریا
ریمیکس آهنگ دریا بغلم کن کاری از دی جی کهزاد تهرانی با صدای مسیح و آرش 
Remix By Dj Kahzad Tehrani
متن آهنگ دریا پیشم مسیح و آرش
♬♬♬
تا گل آلودس ماهیتو بگیر بیا این آلوده ماهی ببن که چجوری جا گذاشتیش رو زمین
من واسه تو قید دریا رو زدم به در و دیوار تنگت میزدم توو بیابون دلت نفس زدم
دریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها بغلم کن بین نامردا منو تک ننداز
دریا اشتباه کردم که از دست تو سر خوردم توی این مرداب با این آدما بر
اینقدر توی اینستاگرام استوری گذاشتن که:
دریا بغلم کن... بغلم کن که شدم تنها...
دریا شروع کرده از شمال وشیراز داره بغل میکنه تا همه جای ایران سیل رو تجربه کنن:
دانلود و پخش آنلاین این آهنگ در سایت بلاگ موزیک
نام: دریا
خواننده: مسیح و آرش AP
ادامه مطلب
شاید دیگر بی مزه و لوس یا زیادی باشد اما بگذارید این را هم از لذت های بچه داشتن بنویسم که دلم می خواهد وقتی به سمت بغلم می دود و دست هایش را دورم حلقه می کند و یک بوس روی صورتم می چسباند و ریز می خندد و لپش چال می افتد، زمان کش بیاید و دنیا در همین لحظه بیافتد روی دور تکرار، هی بدود بغلم، هی بوسم کند، هی بخندد، هی من بمیرم برایش.
کسی هست که هنوز شک داشته باشد برای بچه داشتن؟ 
 آهسته در این نم نم باران بغلم کن
مردم همه خوابند تو یک آن بغلم کن
اسپندبه روی دل من دود کن امشب
دور از بدی چشم حسودان بغلم کن
زخمی تر از آنم، بپرم تا لبه ی بوم
گنجشک صفت گوشه ی ایوان بغلم کن
لیلی شدنم باز در آغوش تو حتمی است
مجنون شو و در کوه وبیابان بغلم کن
در خلوت وتنهایی اگرفعلِ حرام است
در دنج ترین جای خیابان بغلم کن
حال تو به من چه !به خدا صبر ندارم
فردا که نه دیر است نه ! الان بغلم کن !
شاعر: سوسن درفش
****
با تشکر از دوست عزیز: 
мдjiD ××آریایــــ
فقط بغلم کن مثل اون روز،بدون هیچ حرفی،میخام تو این جهنم زنده بمونم،میخام ادامه بدم،مهم نیست که دیده نشدم مهم نیست که پذیرفته نشدم،مهم نیست که تحقیر شدم،ولی مهمه که تو الان کنارمی، لطفا دستامو محکم تربگیر،توی این جهنم جلوی همه محکم بغلم بکن.:)
دانلود آهنگ کیه کیه منم تهی
نازنین آهنگ جدید تهی با کیفیت بالا
Download The New Tohi kie kie manam tohi
 
متن آهنگ تهی
کیه کیه منم تهی کسی نیست منمو توییم
چش توو چش وصله وصلیم
وقتشه همو بغل کنیم
چی شد دلت خواست منم دلم خواست
نازنینم نازنینم تو دلت ی دریاست
بیا توو بغلم فوری کسی نیست منمو تویی
وای همدمم شدی میشه منو بغلم کنی
بذار گلم خودمو فدات کنم
بچرخ دورم تو شدی مال خودم
از گذشتت نمیخوام بپرسم نازنین
بینمون هر چی بشه منو تو مال همیم
بیا توو بغلم فوری کسی نیست
نزدیک سد داشتیم قدم میزدیم. داشت میگفت صدای آب میشنوی؟صدای باد؛ پروانه ها رو ببین. بعد نشست رو یه تخته سنگ. بی مقدمه گفت بغلم کن؛ فاطمه بغلم کن. عجیب بود. نزدیکش نشستم. بیهوش شد افتاد. دندونهاش قفل شده بود. لبهاش و زیر چشمش کبود شد در کمتر از دقیقه ای...دلم میخواست داد بزنم تو دیگه نرو! ولی بغلش کرده بودم فقط صداش میزدم.یه نفر نزدیک اومد پرسید تنها هستین؟ گفتم نه؛ دوتامون باهمیم. 
دریا
بغلم کن ، بغلم کن که شدم تنها
بغلم کن بغلم کن بین نامردا
منو تک ننداز
دریا
اشتباه کردم که از دست تو سر خوردم
توی این مرداب با این آدما بر خوردم، بعد کم آوردم
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتمدت زمان: 48 ثانیه
کلاس تمام شده بود و لا به لای بچه ها دنبال مامانش می گشت که دیدم جلوی من ایستاده و دست هایش به سمت بالا،یعنی
بغلم کن.من هم از خدا خواسته زودی بغلش کردم و رفتم سمت هانیه.هانیه بهش می گفت جوجه و تمام مدتی که توی بغلم
بود  بهش پیشنهاد می داد که بغل اونم بره و وقتی با جواب رد روبرو می شد می گفت ببین این مامانت نیست اشتباه گرفتی.
منم به هانیه می گفتم: کرم داری؟ خب بچه توی بغلم هست دیگه.
مهدی هم طوری به هانیه نگاه می کرد یعنی : این حرکات چیه از خودت درم
دانلود آهنگ جدید امیر رادان به نام بغلم کن
Текст песни baghalam kon Amir Radan
پشتمو بگیر حتی اگه برامون شدن یه تیرОбними меня, даже если мы получим пулю
یه جا دور از این چشمها بیا ته قلبمو ببینГде-нибудь подальше от этих глаз, иди и увидишь дно моего сердца
میتونی تو آروم کنی هر لحظه بدنم به بدنت میچسبه

ادامه مطلب
سوفیا از بچه های کلاسمه . وقتی منو میبینه ، یا هرطوری میشه ، انقد محکم بغلم میکنه و چشاش برق میزنه که فکر میکنم کاش یه روز میتونس همونطور که محکم بغلم کرده نفوذ کنه تو بدنم ، بره تو مغزم و ببینه خاله پریسا همونقد که از بیرون با بقیه مهربونه ، از داخل با خودش تو چه جنگیه . چه تانک و تفنک و تیری ئه که هر روز باهاش شلیک میکنه به خودش . به مخش . به قلبش . فکر میکنم کاش همه چیز ِ دنیای خاله پریسا ، مثل ِ چیزی بود که دنیای سوفیا تصورش کرده . اونقد امن و آروم
اومدم اینجا بنویسم بلکه این آشفتگی درونی ذهنم آروم شه. بعضی لحظه ها دوس دارم یکی که خودمه و کامل اوضام رو دیده بیاد بشینه جلوم بگه من می فهمم و درک میکنم چقدر سختی کشیدی و تو چه شرایطی هستی. بهم بگه میدونم میتونستی زودتر ببری و نکردی. بهم بگه.. هیچی نگه. بغلم کنه. فقط بغلم کنه و دویتم داشته باشه. کی تموم میشه این شب؟ کی صبح میشه؟ دیدم ی بارقه هایی رو ازش. اما... وقتی خسته میشم واقعا دلم یکی رو می خواد که بهم بگه دست مریزاد. ما حاصل انتخابامونیم انت
با توجه به استقبال شما خوانندگان از مطالب درج شده با عنوان "اعتراف صمیمانه سوتی ها" و اعترافات شما خوانندگان در بخش نظرات کاربران، تصمیم گرفتیم گزیده ای از مطالب ارسالی شما در بخش نظرات را با نام ارسال کننده در این مطلب درج کنیم
مانیا :
من خودم 4 روز بود نامزد کرده بودم خونه خواهر شوهرم بودم تا رفتم و اتاق همسری اومد دنبالم درو بست بغلم کرد از پشت میخاست بغلم کنه هر چی بهش میگفتم در در ولم نمیکرد تا هلش دادم آخه درو صاف نبسته بود پشت سرش باز شده
خوشحالم اولین بوسه‌م با تو بوده. خوشحالم اولین کسی که بغلم کرد تو بودی. تنها کسی که بغلش خوابیدم.‌ خوشحالم. که امشب که پسره لبامو بوسید، از ته دلم راضی بودم فرستم نیست، که فرستم با تو بوده. در حد شکر کردن خوشحالم. اینکه اولین بوسه‌م با 'تو' بوده ،صرف نظر از هر چیز دیگه‌ای، خوشحالم میکنه.
میدونی چی خوشحال ترم میکرد اما؟ که نون تو میبودم. نونِ 'تو'. نون تو میبودم و امشب نمیذاشتم بغلم کنه، گردنمو ببوسه و لبامو. کاش نون 'تو' میبودم.
 
راستش اومدم همو
دلم برایت تنگ شده. نمی خواهی بیایی پایین و بغلم کنی؟ محکم و طولانی. فقط خودم و خودت. مثل همه روزها، همه ساعت ها و همه لحظه ها. مثل همین الان که دارم از تو می نویسم. نزدیک تر بیا. نزدیک از «نزدیک تر از رگ گردن». نزدی تر بیا ای مهربان تر از من به خودم. ای کسی که من را به خودم مهربان کردی. محکم تر بغلم کن.
 
پ.ن: گاهی تو را کنار خود احساس میکنم / اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
(محمدعلی بهمنی)
دانلود آهنگ میلاد راستاد بغل تو
Download New Music Milad Rastad – Baghale To
پخش بزودی – دمو آهنگ اضافه شد

میلاد راستاد بغل تو


متن آهنگ بغل تو از میلاد راستاد
 
نیاد اون روزی ببینم تو دلت جایی ندارم
پاکه از گوشی تو اسممو عکسامو شماره ام
حس گیرایی چشمای تو مثل الکله
نری و تنهایی جات شبا منو بغلم کنه
بغلم کن که الان بغل تو مونده برام
اون آغوش آرامشه که این جوری داره منو می کشه
بغلم کن که الان بغل تو مونده برام
پخش این موزیک زیبا از لینک بالا منتشر شد
تو چشماش نگاه میکنم_زندگی که اجباری نیست کاترین...!
کاترین میگه هست...از نظر کاترین زندگی صبح و ظهر و شب‌هاییه که مدام تکرار میشه و ماعم گیر کردیم تو این تناوب طلسم شده...کاترین میگه خوشحالی و سرمستی که از بوی قهوه سرصبح بهت دست میده،همه برحسب عادته...کاترین میگه حس خوشایند کمک به بقیه همه مال این تناوب طلسم شده‌است...!
همینطور داره حرف میزنه که یهو میگم_پس اون لحظه‌ای که بغلت میکنه و میگه دلم برات تنگ شده بود؟! هیچ کجای این چرخه‌ی مریض قرار نبو
پر از تشویش و نگرانیم. جنس این تشویش فرق داره. دارم بالا میارم.
یکی داره تو گوشم میگه حسین حسین حسین شهیدا. اون یکی داره اذان میگه. یکی دیگه داره یه داستان سورئال مینویسه. 
من خودخواه نشدم. عجیب نیست؟ عجیبه. این من نیستم. گفتم نگو، بخواب. داشت اذیت می‌شد، درد داشت، گفت حرف بزنیم. خیلی مهمه؟ من کثافت خیلی مهمم؟ چه گوهیم؟ بقیه چی؟ بس نیست؟ گوشیو بذار کنار کپه مرگتو بذار. چه زود سحریو خوردن تموم شد. سحریو تو گوشی خوردم. تو گوشی خوابیدم. مامان تو صفح
جنس خستگی هامو کسی این روزا متوجه نمیشه. کسی نمیفهمه چقدر احتیاج به محبت دارم و چقد ازین نیاز فراری ام. امروز صبح روی نیمکت نشسته بودیم سرد بود به فاطی گفتم بغلم کن. وقتی دستاش دورم حلقه شد حس کردم بیشتر سردم شد. جنس بغلشو دوست نداشتم .خودمو از لای دستاش بیرون کشیدم و سرمو تکون دادم گفتم نه این بغلی نیست که من بخوام. فاطی سرشو تکون داد با جیغ گفت : خب بتخمم. چند نفر کناریمون خندیدن زهرا عصاشو به نشونه زهرمار تکون داد واسشون و من داشتم فکر میکردم
شب ها میریم نوزادها رو ویزیت اول میکنیم ...
رفتم تو اتاق ، مادر شکایت کرد که اصلا شیر نمیخوره ...
جوجه اش ۶ ساعت بود به دنیا اومده بود و سینه ی مادرش رو نمیگرفت...
کلی یاد دادم و اینا ؛ دیدم نه واقعا بچه هه نمیگیره...
رفتم دستهام رو شستم و ضد عفونی کردم اومدم گرفتم بغلم ، انگشتم رو کردم دهنش تا رفلکس مکیدنش رو تحریک کنم ببینم درسته یا نه...
یک دقیقه ای سعی کردم و داشتم نا امید و نگران میشدم که چرا رفلکس مکیدن نداره ، که آقو یی دفعه انگشتم رو گرفت ، د مک
پله ها را یکی یکی اومدم بالا،نزدیک درب خونه بودم که صداش شنیدم،کلید  درآوردم و درُ باز کردم، با چنان ذوقی به مامان گفت :عمه اومد ،با سرعت  نور پرید بغلم،کیفم انداختم روی زمین و محکم بغلش کردم، همش یه روز ندیده بودمش،صدای قلبش میشنیدم، همینطور که دستش دور گردنم بود نشستم روی کاناپه نگاش کردم و پرسیدم:کی اومدی؟ برمی گرده سمت آشپزخونه  واز مامان می پرسه :مادر من کی اومدم؟؟مامان هم در جوابش گفت:۲ ساعتی میشه.
بعد تموم شدن حرف مامان،خودش هم میگه:
بسم الله الرحمن الرحیم ./
درحالیکه رو به روی دریچه ی کولر آبی دراز کشیده بودم و در اینستاگرام این پیج و آن پیج را بالا پایین میکردم ، پست سونوگرافی یکی از دوستانم بالای صفحه ام پیدا شد ! نمیدانم چه کنش و واکنشی بود ، نمیدانم چه تغییری در تمام وجودم پدید آمد ، نمیدانم چه سوخت و سازی بود ، هر چه بود دست هایم را به لرزش وا داشت و قلبم را فشرد ! اشکی گوشه ی چشمم بین پایین آمدن و نیامدن دل دل میکرد ! 
حالم را که دید پرسید چیزی شده ؟ گفتم نه ! پرسید چرا بهم
سلام خداهه
خیلی اذیتم....خیلی زیاد.یادته تو خوابگاه اذیتم می کردن؟یادته بلد نبودم چه
جوری از حقم دفاع کنم؟یادته بلد نبودم خودم باشم؟داد زدم صدامو بردم بالا خیلی
زیاد ....بغض داشتم....یادته فرداش که اروم شدم به با ساحل حرف زدم.گفت تو که انقد
خوب بلدی حرف بزنی چرا حرفاتو نمی زنی؟چرا خاسته هاتو نمی گی؟من هنوز بلد
نبودم...اون شب یادته تو سرما سجاده سبز نتونست ارومم کنه هنذفری گذاشتم رفتم تو
بالکن زار زدم....فقط اشک ریختم.من بلد نبودم و نیستم هنوز با ت
دانلود آهنگ جدید شاد کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و تویی تهی و اندی در سایت موزیک ایرانی
ahang kiye kiye manam tohi kasi nist manam o toeim
دانلود اهنگ کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و توییم - موزیک ایرانی
کیه کیه منم تهی ، کسی نیست منم و توییم
چشم توو چشم وصلِ وصلیم ، وقتشه همو بغل کنیم
چی شد دلت خواست ، منم دلم خواست
نازنینم، نازنینم ، تو دلت یه دریاس
لا لا لا بیا توو بغلم فوری
لا لا لا کسی نیست منم و توییم
لا لا لا وای همدمم شدی
لا لا لا میشه منو بغل کنی
بذار گلم خودمو ف
-جای خالی حس راستین ادغام شده در شک، به عزم عزلِ وجود لاینفک هستی از
پیکره تهی وار دامانت در هستی، لَم داده بر بلندای دامنه ی مرکز خِشتک دَنی و
دمیدن جواب در فلوت رستگاری در پاسخ به چِرای چرب دُنبه ی گوسپند صفتت، بع بعِ برآمده از دردِ نبود یک بود و جا دادن به هوای کثیف تولید شده ناشی از
استنشاق حال مسموم آغوشی که غروب درآن جا گرفته مدام در بغلم حس می شود.
--با
من بیا قدم بزن لذت هضمُ بلع غروب خورشید کنار پرسه های به بار نشسته از
حجمی تردید درون
دانلود آهنگ بذار گلم خودمو فدات کنم میدونم حساسی نازی نازی تهی و اندی در سایت موزیک ایرانی
Ahang bezar golam khodamo fadat konam midonam hasasi nazi
دانلود اهنگ بزار گلم خودمو فدات کنم؛ میدونم حساسی نازی نازی - موزیک ایرانی
کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و توییم چشم توو چشم وصل وصلیم وقتشه همو بغل کنیم چی شد دلت خواست منم دلم خواست نازنینم، نازنینم تو دلت یه دریاس لا لا لا بیا توو بغلم فوری لا لا لا کسی نیست منم و توییم لا لا لا وای همدمم شدی لا لا لا میشه منو بغل کنی بذار
دیروز یکباره سبحان 8 ساله گفت عمه اجازه میدی خیلی سفت بغلت کنم؟ گفتم برای چی؟ گفت گاهی ادم دلش یه طوری میشه که فقط اگر یکی رو بتونه بغل کنه حالش خوب میشه. بغلم کرد بعد گفت آخیش چقدر خوبه من هنوزم آدمهایی رو دارم که بغلشون کنم. ثخت بود هضم کنم این حرفها رو از سبحان
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود...
...
روی یه نوت صورتی ک به دیوار اتاقم چسبوندم ...دو ماه پیش...نوشتم :آنها که از تنهایی نمیهراسند ؛باهم بودن هایشان عجیب اصالت دارد...!هر روز میخونمش...هر روز جلوی چشممه...هر روز و هر ثانیه و هر لحظه باورش دارم...اما امروز ...
نه!
به همین سادگی...!
....
شعر اول پست از حامد ابراهیم پور
فصل ششم سریال “چگونه با مادرتون آشنا شدم” یک قسمتی هست که...، “بارنی” بعد از سی سال پدرش رو می‌بینه. و بعد از یک شبی که با پدرش و‌خونوادش میگذرونه تنها چیزی که از پدرش می‌خواد کندنِ حلقه‌ی بسکتباله که میبینه برادر کوچکترش شانس داشتنش رو داشته و اون نه. “بارنی” هیچی نمیگه! حتا داد نمیزنه فقط تلاش میکنه حلقه‌ی بسکتبال رو‌از دیوار جدا کنه تا مال خودش کنه. این خیلی از ماهاییم! پشت خیلی از دردای بزرگ و دعواهای بی معنی‌مون ی میل کودکانه نشسته
به همه گفتم حالم خوبه هیچیم نیست خیلی هم خوشحالم. هرقدرم بخوام گریه کنم و نگار باشه که بغلم کنه مهم نیست. این قضیه بین من و خودمه. من باید با کمک خودم فقط تمومش کنم. هیچکس نمیتونه کمکی کنه. از الان به بعد قرار نیست کسی حس درونی منو بدونه. سخته. ولی میتونم. نقطه.
* می‌دونی ... فرق من با آدم‌های معمولی همینه
... من نمی‌تونم وقتی به مرز فروپاشی می‌رسم گوشی تلفن رو بردارم و به
کسایی که می‌خوام زنگ بزنم ... که شاید تسکین بیابم ... اینم از مدل زندگی
رقت‌بار منه که ازش غصه‌ام می‌شینه ..‌. و گرنه دیگران که تقصیری ندارند
..‌. جور درماندگی من رو فقط خودم باید بکشم ..‌. 
* کاش بخوابم و در خواب، دستی تا صبح محکم بغلم کند ...
برق ها را خاموش کنیم گریه کنیم واسه بدبختی هامون 
پیام های بلند بنویسیم هی دل دل کنیم 
بفرستیم 
بنویسیم که دیگه امید نداریم که خسته ایم ...
که خدایا دلمان خوش است که مبینی ‌.تو حرف میزنی ...من نمیشنوم ..
خدایا بغلم می کنی 
دارم میافتم ...
از دستت ندم یه وقت 
جوون تر که بودم خیلی سعی میکردم از خودم ادم بهتری بسازم و شاد باشمو بیشتر کتاب بخونم...یه کتاب کچیک داشتم از دکتر شریعتی که یه سری از متن های شعر مانند(شاید کاملا شعر بود یادم نیس)نوشته بود...بعد یه متن طولانی داشت که من خیلی دوسش داشتم...عنوانش این بود که دوستت دارم هایت را نگه میداری برای روز مبادا...نضمونشم این بود که ادم توی جوونی برای پیدا کردن عشقی که واقعی باشه تلاش میکنه و سعی میکنه که دوستت دارم هاشو برای هر کسی حروم نکنه...کم کم وقتی سنش م
نیستی اما عطرت تموم اتاق رو پر کرده‌‌...نیستی اما تصویرت تو تمام قاب های خونه است‌‌‌... نیستی اما صدات تو گوشم میپیچه...نیستی اما تو بغلم لمست میکنم....نیستی اما.......
نبودنت فراتر از نبودنه...نیستی و خلا نبودت داره خفه ام میکنه...
کاش داشتمت....حتی برای یک شب...حتی برای یک رویا‌‌‌...
رویای دست نیافتنی من....آه
پرهام تا من رو دید بغلم کرد گفت دخترم چی شده! چرا پشت پلکت دستمال کاغذی چسبیده؟ تو که میگفتی فقط وقتی به دنیا اومدی گریه کردی و بس.
دیدنش حلواست؛ حرفهاش قند مکرر. پسرک انگار نه انگار ده سال از من کوچیکتره. مردی شده برای خودش و برای همه ی ما. میشه مثل یک درخت در سایه ش نشست و آرامش گرفت. میشه بهش تکیه کرد.
روز آخر مدرسه ها امسال؛ یازده تیر ماه بغضم گرفت. تک تکشون رو بغل کردم. آخرین نفر پرنیا بود که گریه م گرفت وقت رفتنش...چهارشنبه 9 مرداد بود. داشتم لیست حضور غیاب پر میکردم یکباره کسی از پشت بغلم کرد. برگشتم دیدم الهام بود و کنارش تینا و پرنیا و حانیه و آتنا و مهرناز و بقیه... گفتن خانوم دیدین یک ماه نشده برگشتیم. دلم پر از نور شد با دیدنشون.
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود...
 
 
+ با هم بشنویم :)
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
نمیدونم چرا همیشه ته ماجرا به من میرسه، یعنی مثلا همه چی تموم شده بعد آخرش من متوجه میشم، موقعی که نامه ی خدافظی میفته تو بغلم، واقعا خیلی عجیبه،البته تقصیر خودمه ها... دیگه چیکار کنم نمی تونم در عین حال از همه جا با خبر باشم که... ولی خوب لااقل متوجه میشم چی شد، بازم جای شکر داره...:)
پ.ن: این ماجرا ها پایان نا پذیره انگار...
یه وقتا هم میشه با وجود داشتن خانواده، فامیل و دوست نگاه میکنی اطرافتو می‌بینی تنهایی. هیچ کسی رو نداری باهاش حتی درد و دل ساده بکنی، کسی نمیفهمه تو رو، درکت نمی‌کنه، نمیدونه یه وقتا قلبت می‌خواد از جاش دربیاد، نمیتونی بفهمونی به دیگران که دیگه نا نداری تو این دنیا نفس بکشی.
با خدا حرف میزنم. درد و دلم رو می‌برم پیش خدا، اما کاش خدا پیشم بود بغلم می‌کرد. دستمو می‌گرفت دلداریم می‌داد.
این حجم از اتفاق بد تو یه روز بی‌سابقه‌ست. 
شدیدن نیاز دارم ک با کسی صحبت کنم... این اتفاقاتی ک داره میفته رو براش تعریف کنم، اونم بدون هیچ نوع نگاه خاصی بشینه برام تجزیه اش کنه و بعد بگه ک در آخر کار درستی ک باید بکنم چیه. اشتباهاتم رو ب مهربون ترین حالت بهم بگه و بگه ک کار درست چیه. تهشم بغلم بکنه و بگه درست میشه همه چی! اما مطلقا هیچ کسی وجود نداره ک بتونه این نقش رو ب درستی بپذیره... و این شدیدن منو غمگین میکنه : )
 امروز صبح, با اکراه جمع کردم و سوار اتوبوس شدم اومدم دانشگاه,تا اخرین جلسه کلاس اندیشه رو شرکت کنم,همینکه  میخواستم سوار اتوبوس بشم ,اشک هایم سرازیر شد ,,,, هیراد بغلم کرد ,اما آروم نشدم .ساعت یک رفتم کلاس اندیشه و خداروشکر تموم شد.
 
از صبح تا حالا مدام دارم غر میزنم,منتظرم این مهمونای هم اتاقی های پررو ام برن تا بخوابم... .
می دونم دردم چیه..دلم تنگ شده ....برای همه چی ...همه چی یعنی حتی دعوا کردن هاش ..تو روانشناسی شاید به ادمی مثل من بگند بیمار ..اما راستش دیگه مدت ها است حوصله مشاوره ها را ندارم. اصلا دلم یه رمال می خواهد که ته یه فنجون نگاه کند و بگوید ته این زندگی کی تمام میشه.
دیشب ۱۰ برق ها خاموش کردم . چهار صبح بیدار شدم ..دست کشیدم روی تخت ..یاد بچگی هام افتادم که عروسک ام روی تخت بود ..دیشب دلم خواست کسی بغلم کنه ...یا کسی را بغل کنم ..بغض کردم ..دلم تنگ شده ..
گاهی انقدر خسته میشی ...که حتی انرژی ای واسه خستگی در کردنم نداری ...
مث وقتایی که تا ساعت ۲ خونه رو بعد از یه مهمونی ۵۰ نفره جمع و جور کردی ...تموم مفصل هات داره از هم باز میشه ...سرت یه بالش میطلبه ...اما تا بالش به سرت نزدیک میشه هرچی پتو و متکا جر و واجر کنی هم ...تا خود اذون صبح بیداری...!
....
چه سرم به رگ هام ...
چه هندزفیری تو گوشم ...
....
بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کن...
خسته تر از آنم که بگویم به چه علت...
شاید ما آدم ها اگر ناراحت نباشیم ,اگر درد نکشیم، اگر دل تنگ کسی نشویم ،نتوانیم زندگی کنیم . مثلا ما دوست داریم خودمان را درگیر رابطه های عاطفی با بقیه ی آدم ها کنیم . به یک نفر دل ببندیم و به او محبت کنیم. دوست داریم کسی برایمان مهم باشد . دوست داریم برای کسی مهم باشیم. و همه ما میدانیم که رابطه جدید فقط غم بیشتر می آورد .وقتی که بچه بودم ، وقتی مادرم بهم میگفت حوصله ات را ندارم ، یا وقتی پدرم هرگز بغلم نمی‌کرد ، ناراحت میشدم .حالا وقتی مادرم بهم م
شاید ما آدم ها اگر ناراحت نباشیم ,اگر درد نکشیم، اگر دل تنگ کسی نشویم ،نتوانیم زندگی کنیم . مثلا ما دوست داریم خودمان را درگیر رابطه های عاطفی با بقیه ی آدم ها کنیم . به یک نفر دل ببندیم و به او محبت کنیم. دوست داریم کسی برایمان مهم باشد . دوست داریم برای کسی مهم باشیم. و همه ما میدانیم که رابطه جدید فقط غم بیشتر می آورد .وقتی که بچه بودم ، وقتی مادرم میگفت حوصله ات را ندارم ، یا وقتی پدرم هرگز بغلم نمی‌کرد ، ناراحت میشدم .حالا وقتی مادرم میگوید حو
علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟
دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.
علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.
وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.
آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط
عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا
چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم
از توی بغلم تکون ...
دانیا
صبح دیرم شده بود، همسرم با مهربونی بهم گفت : اگه می تونی ۱۰۰٫۰۰۰ تومن بده برای کمک به مدرسۀ دخترمون .
 
من هم تحت تاثیر قرار گرفتم و دادم.
بعدازظهرش دخترم پرید بغلم و گفت بابت ۵۰٫۰۰۰ تومنی که به مدرسه کمک کردی ممنونم.
بعد از نیم ساعت پیامک از طرف مدرسه اومد که «بابت مبلغ ۲۰٫۰۰۰ تومن کمک به مدرسه تشکر می شود».
خانواده نیستن که ؛ راهزنن !!!
وقتی فهمیدم چرا دوستم نیمومده کلاس بهش زنگ زدم
گوشی رو برداشت
صداش خیلی گرفته بود 
گفت که دستش شکسته
منم بدون اینکه بهش بگم براش یه دسته گل خریدم و رفتم بیمارستان عیادتش 
وقتی رسیدم خواب بود منم بالا سرش نشستم و نگاش کردم تا بیدار شد
وقتی بیدار شد و منو دید یهو جا خورد 
بغلم کرد اونقدر سفت که داشتم خفه میشدم 
منم دستمو دور گردنش حلقه کردم و گفتم 
مریض نشو لعنتی
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد 
دیشب که قبل از رفتن خواست بغلش کنم گفت خانوم چیزی شده؟ غمگین به نظر میرسید.
نگفتم غمم تویی که دوستت دارم.
به همین بیت فکر میکردم...به شاخه گلی که هفته پیش به دستم رسید و روی کارتش نوشته بود: ممنون که فکر نکردین از دست رفته هستم و باز هم دوستم داشتید.
دوست داشتن یه قلندر میخواد که پشیمون نشه خسته نشه و ادامه بده. 
بهرام با نفرت نگاشو ازم ن که رو زمین افتاده بودم و گریه میکردم گرفته و ازخونه زد بیرونبابا اومد بغلم کرد سرمو گذاشتم رو سینه بابا و ازته دل زار زدم-گریه نکن دخترم دستش بشکنه که روت بلند شد ،گریه نکن عزیز دلماون شب گذشت بابا به سپهری رضایتش و اعلام کرده بود از اونروز تا حالا نه بهرام تحویلم میگرفت نه بهراد خیلی احساس بدی داشتم قرار بود امشب سپهری بیاد خونه تا بابا صحبتاشون و بکننتوی اتاقم نشسته بودم به بدبختیام فکر میکردم-ابجیبه باران نگاه کر
دراز کشیده بود رو تخت، زانوهاش رو جمع کرده بود.
نشسته بودم کنارش دستم رو حلقه کرده بودم دورِ پاش، حرف میزدیم.
حرفم تموم شد، سرم رو گذاشتم رو زانوش همینطوری نگاش میکردم
خندید
دستاش رو از هم باز کرد.
رفتم بغلش
اولین بار بود خواب نبودم و بغلم کرد.
یادم نمیره هیچوقت
تکراری نمیشه هیچوقت
.
.
گفته بودم بمونه برا روزای دلتنگی،
فکر نمیکردم انقدر طولانی بشه..
من نمیدونم چرا و چگونه با این همه فاصله زمانی و مکانی میتونم انقدر دوستت داشته باشم؟ نیستی و ندیدمت و ا۱لا نمیدونم قرار خست روزی باشی یا نه اما هستی! خیلی هستی! من تو خوشحالی و غم و دلتنگی حضورت رو احساس میکنم!
بعضی وقتا فکر میکنم اولین روزی که بذارنت تو بغلم من خوشبخت ترین آدم تو دنیام که قراره زندگیش پر معنا تر از همیشه بشه دخترکم .. :)

پ.ن: قول بده که خیر کثیر زندگیمون باشی!
بهشت .....بهشت خونه ی شماست بابا ...وقتی در رو باز میکنم و میبینم روی مبل نشستی ....بهشت،دستای شماست بابا وقتی بغلم میکنی ...بهشت،آغوش امنته .....بهشت قربون صدقه هاته ‌...بهشت اشکاته وقتی از سامرا میگی ....بهشت شمایی بابا ...بقیش جهنمه ......+بابا یک ماه برای بازسازی حرم سامرا رفته بود ....
دانلود آهنگ جدید مونتیگو ، نسیم بنام هوس تو+ متن موسیقی
download Ahang  Montiego Feat Nasimm - Havase To + Text
دانلود آهنگ رپ زیبا و جدید مونتیگو و نسیم هوس تو   
برای دانلود آهنگ لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
♬♪♪♫♪♬
متن آهنگ مونتیگو با نام هوس توو:
♬♪♪♫♪♬
شبا کجابودی منتظرت  بودم کل زندگیموزمان می گذره  این جا می مونمداغه هرم نفس آزادم تو قفس تونیستی میکنم هوس تو بغلم کن محکم♬♪♪♫♪♬میدونی بی تو میمیرم بگو آره برات می مونمتا یه روزی تورو ببینم، دو
پیش خودم حس می‌کنم که خیلی آشفته‌ست... کاش می‌تونستم بغل‌ش کنم و آرومش کنم. کاش می‌تونستم آرامشش باشم. کاش بغلم این قدرت رو داشت... کاش می‌تونستم بگم درست ترین آدمِ این دور و بر هاست... کاش می‌تونستم بگم شاد بزی‌ه و درخت باشه... کاش می‌تونستم بگم خودش رو دیوونه نکنه... کاش می‌تونستم... کاش می‌دونستم حالش رو... 
 
+ از عین می‌ترسم. از خودم هم. کاش میتونستم بی‌حسی تزریق کنم بهش. هر چی برا خودم داشتم هم برا اون تزریق می‌کردم. من نمی‌تونم انقدر به
حمیدرضا سرما خورده از دایانا گرفته. یک وجب بچه چنان ویروسی داشت که همه رو سرماخورده کرد.
دوتا سرفه تو صوزت من کرده بود گلو درد شده بودم..
امشب من و حمید جدا از هم میخوابیم بدون حمید خوابم نمیبره. عادت کردم شبا بغلم کنه. هرشب وقتی میخوام بخوابم چه باهم یخوابیم چه من بعد از یکی دوساعت بیام رو تخت که حمید خواب باشه، برمیگرده سمتم دستشو میندازه دورم پاشو هم میندازه دور کمرم. امشب چون سرماخورده و نزدیک کنکور منه گفت پیش هم نباشیم تا من حالم بهتر بشه
امام صادق  ع می فرمود اگر علم ما افزایش نیاید بی علم بمانیم ذریح گوید اماعرصه کنند م صادق علیه السلام ای ذریح اگر افزایش علمی پیدا نکنیم بی علم بمانیم ع رصکردم آیا بغلم شما چیزی زیاد میشود که پیغمبر صلی الله علیه واله نمی دانست فرمود هر گاه بنای افزایش علم باشد اول آنرا بپعمبر صلیالله علیه واله عرضه کنند سپس بر امامان تا برس بما 
دانلود آهنگ جدید مونتیگو ، نسیم بنام هوس تو+ متن موسیقی
download Ahang  Montiego Feat Nasimm - Havase To + Text
دانلود آهنگ رپ زیبا و جدید مونتیگو و نسیم هوس تو   
برای دانلود آهنگ لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
♬♪♪♫♪♬
متن آهنگ مونتیگو با نام هوس توو:
♬♪♪♫♪♬
شبا کجابودی منتظرت  بودم کل زندگیموزمان می گذره  این جا می مونمداغه هرم نفس آزادم تو قفس تونیستی میکنم هوس تو بغلم کن محکم♬♪♪♫♪♬میدونی بی تو میمیرم بگو آره برات می مونمتا یه روزی تورو ببینم، دو
وقتی در حیاط رو باز میکنم که برم خونه دخترم از داخل خونه هی میگه : باباتتتت ، باباتتتت
منم از تو حیاط هی میگم: جووووونم ، عششققم ، عمرممم ...
وقتی در حال رو باز میکنم دستاش رو باز میکنه میاد بغلم منم نازش میکنم ، بوسش میکنم و احتمالا تا کلی وقت از بغلم پایین نیاد و بعدش هم بازی میکنیم با هم . 
شهدای ِ مدافع حرم ، شهدای ِ مظلوم امنیت نوع ِ بشرند  نه تنها ایران .
فرزندان و همسران آنها به اندازه ی کافی دلتنگی دارند ، بی پدری دارند ما دیگر با بحث های س
+خب اصال من بلد نیستم چطور دوست پیدا کنم.
-من بهت یاد می دم اصال چندا از رفیقای خودمو بهت پیشنهاد می کنم. از اون چشم رنگیا
+من سنمم کمه ؛ اعصابم نمیکشه؛..... نمی دونم به کی اعتماد کنم ،.......... اصال نمی دونم باید چیکار کنم.
-تو کارت نباشه من هر چی گفتم انجام بده . فعال از وجود من استفاده کن ؛ پاشو بریم.......... پاشو........
وجدان:چی شد ؛ حداقل میزاشتی پسرای دیگه بهش نزدیک نشن !! آخه تو مردی!
تو داداشی اون بودی ........بعد ؛ االن شدی الشی..............
چیه؟ طلبکاری؟ چون که
هو
از نظر روحی نیاز دارم چند روزی موبایلم را خاموش کنم، و بی خبر بروم جایی که هیچکس فکرش را هم نکند. بروم با خودم سنگ وا کنم، بروم برای آدم های زندگی ام دلتنگ شوم، که قدرشان را بیشتر بدانم... بروم از هیاهوی درس و بحث و کار جدا شوم، بروم خلوت کنم، یک نفری با خودم، با کتاب هایم، با روز های دور مجردی ام. نیاز دارم از این چیزی که هستم فاصله بگیرم. می خواهم لپ تاپ را بزنم زیر بغلم، و هر روز بروم یک گوشه در کتابخانه ی خلوتی بنشینم و ساعت ها بنویسم. نیاز دا
آنقدر نگذاشتی ببوسمت که بوسیدن را هم ممنوع کردند!
و حالا هم نفس‌هامان به شماره افتاده، مثل عشق سال‌های وبا!
لعنت به تو،
لعنت به من،
لعنت به همه‌ی ما!
بخاطر همه‌ی بوسه‌هایی که از هم دریغ کردیم...اگر زنده ماندی از طرف من به تمام مردم دنیا بگو:تا می‌توانید همدیگر را ببوسید!نسل ما همه مُردند در عصر یخبندان!
عصری که بوسیدن، حکم جام شوکران را داشت و چکاندن ماشه در دهان خویش!به همه‌ی دنیا بگو ما را نامهربانی‌ها کشت نه جنگ‌های صلیبی و نه طاعون و ن
متن آهنگ عجایب شهر حمید صفت
آزاد شدم خوشحالم ننه ایشالله آزادی قسمت همهآزاد شدم چشمامون تَره ایشالله بیرون دنیا بهترهآزاد شدم بیا بغلم همه جلو رفتنو من أ همه عقبمآزاد شدم بگو به منم من توو حبس بودمو بی خبرم همه عجبنداستان شده همه توو غمن چرا لنگو پاچه های همه رو همنپَ ننه ننه خاک توو سرم ناموسا ناموسم بریز آب پاک رو دستم
ادامه مطلب
دیشب تو بیداری رویای حسین رو دیدم 
بعد که رفتم خوابیدم نمی دونم خواب چه چیزیو دیدم اما خیلی خوب خوابیدم و وقتی بیدار شدم فکر می کردم رو بهارخواب خونه مون هستم 
وقتی هم راه افتادم صبح بیام خونه باز هم رویای حسین باهام بود 
رویای قشنگی بود 
گرچه که تو کلش گریه می کردم اما همین که بغلم کرده بود و من همه ی دلخوریامو بهش می گفتم و میخواست از دلم دربیاره خیلی خوب بود 
کجایی تو؟ چی کار می کنی؟
دومین پست امروز
خدایا مرا به آنچه برایم مقدر نموده ای، دل خوش بدار...
 
+لیست آرزوهایم را زیرورو می کنم اما نتیجه جذابی نمی گیرم...
+دلم یک شادی جذاب و هیجان انگیز می خواهد...
+دلم یک عالم فراموشی خصوصا در مورد یک نفر می خواهد...
+لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
اولین سالیه که میتونم بدون دغدغه ی درسی با خیال راحت به محرم برسم....
همیشه مجبور بودم ی کتاب بگیرم توی بغلم و در تایم سخنرانی بخونمش...درس خواندن تو مراسم عجیب برکت داشت...خیلی خوب یاد میگرفتم یادمم میموند.برعکس همیشه!!
اولین سالیم هست که کربلا رفتم...حسم متفاوته با سالهای قبل...
+دلم میخواد تهران بمونم آخه مراسم های اینجا رو بیشتر دوست دارم ولی وضعیت پدر شوهر هنوز کاملا استیبل نشده...به خاطر همین میربم شهرستان...
++التماس دعا
صبح دنبال کارهام بودم 
کارت ویزیت ها و سربرگ ام تحویل گرفتم ...
عصر به خانم خ زنگ زدم و گفتم کارش را انجام دادم 
شب رفتم خرید ...و چیزی ک نیازش داشتم و چیزی که نیاز نداشتم خریدم 
به میم پیام دادم ...دعوا کرد ...هنوز سفره ...
و والان دلم گرفته ..و اشک هام داره میریزه ....خستم ...همین ..
از هیچی لذت نمیبرم ..
خدایا اضطرار چیه جز حال من ....
پس کو معجزه ..
امشب دلم از کرخه تا راین است ...که بیاستم کنار راین و بلند بلند باهات حرف بزنم ...
صبح اش تو خونه تو بیدار شم ..بغل
میتونم تمام این مسافت رو چارتار گوش بدم... 
تمام این مسیر، تمام بلوار بهشت ، تمام چمران ، تمام عفیف آباد، تمام ارم
میتونم همه شون رو راه برم و با صدای بلند بخونم :
"من ایستگاه آخرم،عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام،تو ارتفاع بی مهاری"
 
بیای ته باغ ارم و برای اولین بار دستم رو محکم بگیری 
بیای عفیف آباد و محکم بغلم کنی و من دلم هری بریزه
بیای تو اون پیاده رو ها همه ی اردیبهشت ها رو قدم بزنیم و تو برام آهنگ کوردی بخونی 
دست بکشم رو تر قوه ت و تو حو
دیشب خوابتو دیدم دیوونه من
داشتیم قدم میزدیم، مث همیشه
سرد بود و دستای همو محکم گرفته بودیم
چشمات پر بغض بود
خودتو انداختی تو بغلم و محکم گرفتمت بین دستام
هم تو آروم شدی، هم من
ریه‌هامو پر کردم از عطرحضورت
جاری شدی در من
سرتو گرفتم بین دستام
نگاهم رو دوختم به صورت ماهت
پیشونیتو بوسیدم
مثل همیشه
و بیدار شدم
ای کاش این رویا هیچوقت تموم نمیشد
کاش اون روزا ادامه داشت تا ابد
تا .......
دلم خیلی تنگه واسه دیدنت
واسه بودنت، واسه همه چی
واسه قهرکردنات،
سلام دوستان عزیزم 
محبت رو از هم دریغ نکنید 
برای اولین تمرین: پاشید 
پاشو آقا که نوشته منو می‌خونی، پاشو عزیزم 
پاشو خانم خوشکله، پاشو خواهرم
 
و
خواهرها هم دیگر رو
و
برادرها هم دیگر رو 
در آغوش بگیرید.
 
+توی خیابون برید و هر فرد هم جنستون رو 
در آغوش بگیرید. 
هر فرد ۷ نفر رو.
 
بیایید داداشا تو بغلم.
صبح خواب می دیدم بیمارستانیم و شما باید دوباره عمل کنی. مثل همان روزها شاد و سرحال بودی. با هم می خندیدم. زن دایی خواست که ازمان عکس بگیرد. بغلم کردی و سرمان را به هم چسباندیم و خندیدیم.. بیدار که شدم هنوز شیرینی همان یک لحظه را با خودم داشتم. تمام روز چشم هایم پر از آب شد و خالی شد و دوباره... 
مثلا وقتی وسط کلاس قرآن، قرآن شما را برداشته بودم و خطت را روی آن دیدم که مثل همیشه حاشیه نویسی کرده بودی.. یادت می آید؟ می گفتی کتاب برای خواندن و یاد گرفتن
سلام ...
روم نمیشه راجع به نت غر بزنم وقتی یه عالمه آدم تو این درگیری ها فوت شدن...
خب فرقی نمی کنه چ معترض چ پلیس، همه آدمن، خیلی ها عزادار شدن و خیلی ها آینده شون چ تحصیلی چ کار به فنا رفت....
دوست داشتم برم عزاداری تک تکشون به خانواده هاشون بگم تو غمتون شریکم.
دلم برای بنی تنگ شده ولی بی حس شدم ، وقتی اینهمه آدم مردن یا دستگیر شدن چ اهمیتی داره نت باشه یا نباشه...وقتی آمار فحشا اینقددددر زیاد شده چ فرقی می کنه من نت داشته باشم یا نداشته باشم ...
چقدر
دلم میخواست باهاش حرف بزنم امشب خیلیم دلم میخواس 
اهنگ جدید شادمهر اومده بود قفلی زد روش دلش گرفت گفت اهنگای شادمهر همش با حال و هوام یکیه حس کردم خوب نیس دلش گرفتس 
پیام دادم بش دلم طاقت نیاورد گفتم خوبی ؟؟
گفت آره بدک نیستم گفتم میخوای حرف بزنیم ؟ 
گفت نه چیز گفتنی نیست گفتم باشه هر وقت خواستی کلا میتونیم باهم حرف بزنیم 
نمیدونم ... نمیدونم چیزی ... خیلی وقته ندیدمش دلم براش تنگ شده کلی ... راستیا این روزا چقد دلم تنگ میشه برا ادمای زندگیم ... چق
صبح خواب می دیدم بیمارستانیم و شما باید دوباره عمل کنی. مثل همان روزها شاد و سرحال بودی. با هم می خندیدیم. زن دایی خواست که ازمان عکس بگیرد. بغلم کردی و سرمان را به هم چسباندیم و باز خندیدیم.. بیدار که شدم هنوز شیرینی همان یک لحظه را با خودم داشتم. تمام روز چشم هایم پر از آب شد و خالی شد و دوباره... 
مثلا وقتی وسط کلاس قرآن، قرآن شما را برداشته بودم و خطت را روی آن دیدم که مثل همیشه حاشیه نویسی کرده بودی.. یادت می آید؟ می گفتی این کتاب برای خواندن و ی
متن آهنگ با نفسهات از علیرضا روزگاربا نفسهات جون میگیرم بغلم کن تا نمیرملمس گرمای دستای تو داره برام حس زندگیلحظه هام خوبه که میکوبه قلبم کنار تو به سادگیتو که چشمات روبرومه با تو بودن آرزومههی نبینم اشکت میریزه، آخه دنیامو از هم میپاشونهدوست دارم با تو زیر بارون بدون چتر و شونه به شونه

ادامه مطلب
   ده روز دیگر، درست ده روز دیگر، تولد پارتنر سابقم است و ده روز دیگرش تولد پارتنر فعلیم. هنوز از دست جفتشان عصبانیم. از اولی به خاطر این که ترکم کرد و از دومی احتمالا به خاطر این که دیگر دوستم ندارم. به اولی پیامی دادم که تولدش را، پیش‌پیش، تبریک بگویم و در همین اثنا تصمیم گرفته‌م مدتی از دومی فاصله بگیرم.
   دلم برای بوسه‌های اولی تنگ شده. هم بهتر می‌بوسید هم بهتر بغلم می‌کرد. مشکلش این بود که دوستم نداشت. دومی هم دیگر دوستم ندارد. هیچ کدا
خیلی ناناحنم و هی میخوام به روی خودم نیارم و بگم بابا چیزی نشده که،باطری تلفنم رو به اتمام اما باید یه چیزایی رو بنویسیم اول صبح،دانشگاه فنی حرفه ایه شهرم درحال ساخته و خوب به نظر میاد،نمیفهمم چرا باید اینقدر بدشانس باشم که رشته ای که میخوام رو نداره،تبدیل شدم به یه ادم پیگیر کَنه کلاسای ccna رو مرکز استان توی دانشگاه رایگان برگزار میکنن اما پیش زمینه ش  + network دیگه خودتون تا تهش رو برید که تو مغزم چی میگذره و چی میخوام.بابِ لعنتیه لعنتی مدام ی
دانلود آهنگ ابوالفضل جعفری به نام پرواز
دانلود آهنگ ابوالفضل جعفری پرواز
دلمو میدم بهش حتی اگه بی رحمه عشق
خدایا حولم نکن احساسمو میگم بهش
توی چشماش یه بهشت هست اون یه فرشته است
مال منه عاشقت دیوونه میش آخرش
با تو خوبه حالم با من خوبه حالت
یه لحظه دور از تو واسه من صد ساله
بگو که دلتنگی یه خورده دست برداره
وقتی که نمیبوسی من گونه هام درد داره
به تو حسم راسته بیا آسته آسته
میدونم همه چی مون خاصه
اگه دنیا وایسه دنیا رو میچرخنم
مثل یه پروازه وقتی
اگر فقط یک دلیل محکم برای استفاده کردن و رفتن به اینستاگرام وجود داشته باشه ؛ به خاطر این پیجه :) انگار که خدا داره با یه واسطه ای میگه بیا بغلم ، بیا میخواهم اینار "من" باهات حرف بزنم و چه چیزی بهتر از اینکه خدا باهات حرف بزنه؟ اگر تونستین به این پیچ یه سری بزنید ، حالتون خوب میشه .مخصوصا تو ، بنفشه جان : )
https://www.instagram.com/bijan_overheard/
از چیزهای کوچیک لذت می‌برم. همیشه نه؛ هر وقت که حواسم باشه. نتیجتا به کارپه دیم هم پایبندم.‌ همیشه نه؛ هر وقت حواسم باشه. امروز که دو سه تا از شاگردام از ذوق بغلم کردن و یکی از شیطون و حرف گوش نکن‌ترین‌هاش بهم گفت "خانوم دوستت دارم" و از دست یکی دیگشون یه هدیه کوچیک گرفتم، پیش خودم گفتم صبح چه حال نزاری توی سرت متصور بودی پریسا و الان واقعیت رو نگاه، چه خوش سعادتی. اذیت شدن‌ها، خستگی‌ها، بدی‌ها، دل‌شکستن‌ها، بی‌مسئولیتی‌ها، ناامیدی و غ
-خی‌لی بهمون نزدیک‌تر از چیزیه که فکرشو می‌کنیم!مرگو می‌گم-
امروز فاطمه سلیمی رفت..واقعا رفت..دیگه از حالا به بعد پیش خدا است، دیدی به بچه‌ها می‌گن رفت پیش خدا؟حالا حالش خوبه.راحته. 
منم می‌گم رفت پیش خدا.شبیه خواب بود، مسجد، مقبره، ولایت، همه‌ی این‌جاهایی که حست می‌کردم.بازم می‌گم خوب شد رفت پیش خدا.یاد خودم و فاطمه افتادم وقتی امروز تو بغلم گریه می‌کرد وقتی ریحانه رو می‌دیدم که حالش بده که از هزاررتا فامیل و آشنا دوست بهتره.می‌دیدم
دیروز اومد خونه مون، برام هدیه خریده بود ولی تو خلوت بهم داد، منم
خوشحال... بازش کردم عطر بود، خیلی بوشو دوست داشتم میخواستم نزنم ولی گفتم
شاید زشت بشه، زدم. احساس کردم خیلی خوشش اومده یه آرامش خاصی داشت و
لبخند ، همینجووری سکوت بود که دیدم باز یه هدیه دیگه هم از جیبش در آورد
گفت اینم تقدیم به شما خانم گل، یه بسته کوچیک بود حدسم درست بود وقتی بازش
کردم دیدم رژه ، اینو واقعا دستم نرفت بزنم ازش تشکر کردم ولی گفت امتحانش
نمیکنی؟ نگاش که کردم یه
گفتی یکم احتیاج به سکوت دارم، یکمم هم زمان. گفتی درمانش تنهایی با کمی دوری‌ست. آخرای تیر بود، مثل بید می‌لرزیدم. چشم امیدم به پائیز بود. آخه گفتی پائیز حالت خوب میشه. گفتم پائیز میای اینقدر همو بغل می‌کنیم و گرمِ هم می‌شیم که زمستون برامون میشه اردیبهشت. یکم گذشت دیدم خبری نیومد. گفتم شاید راهو گم کردی، شاید عطرم دیگه یادت نیست، شاید رنگم از ذهنت پریده. خب از یک جا به بعد خودم هم فهمیدم چرا دلواپسی نگاهم کمک به رسیدنت نمی‌کنه، ولی باز سکوت ک
گفت میاد، گفت داره کاراشو می کنه که بیاد، بعد از سیاوش تنها چیزی بود که باعث شد لبخند بزنم.می دونستم به خاطر خاله میاد ،به خاطر رفتن سیاوش، ولی چه فرقی می کرد،مهم این بود که میاد ‌ولی...نمیاد، دیگه نمیاد، خاله داره چند روز دیگه می‌ره و امروز گفت که نمیاد، گفت باید بمونه و حواسش به خاله باشه.... نمیاد...نمیاد....
+ پستای وبلاگمو مرور میکنم،من همون سارایی ام که روزو شبامو به عشق آخر هفته ها میگذروندم که برم پیشش؟، که بغلم کنه؟ نه، من اون نیستم ،من د
10 دی
 
صبر کردم که ننویسم این روزهارو شاید تموم بشهامروز تا عصر 3 بار دعوا کردیمداد زدمهلش دادمگریه میکرد اشک میریخت رفت زیر میز نهارخوری قایم شدی کم بعد خودش اومد بیرون اومد بغلم کنه. گفتم از جلو چشمم دور شوگفت میخاد پیشت باشمگفتم فقط برورفت پشت اپن ک هم نزدیک باشه هم جلوی چشمم نباشه. نشست همونجاحس میکنم وظیفمه یه کارایی رو بکنم. از رو وظیفه نه اینکه با عشق باشه.گفت تو بهترین مامان دنیایی ولی داد هم میزنییه حس بدیه ادم حس کنه بچه خودشو دوست ن
پریروز برای اولین بار وقتی تئی بغلم بودی، دستاتو دور گردنم حلقه کردی، منو بوسیدی و گفتی (مامان دودت دارم)
فقط تونستم بگم الحمدلله خدایا شکرت، منم خیلی دوستت دارم دخترم
خداجان
این دخترک بنده ی خودته
ففط سر من منت گذاشتی، فرصت رشدی در اختیارم قرار دادی، لطفی کردی، ینده ت رو امانت دستم سپردی
عشقشم خودت کاشتی تو دلم تا براش مادری ای بکنم که شمه ای از محبت تو به خودش رو لمس کنه
حالا درسته بچم میدونمش و دوستش دارم
ولی بخاطر اینکه حیفه بنده ایت که م
بالاخره امروز آخرین دونه ی این قرص های لعنتی هم تموم شد..‌ ظاهر همه چیز خوبه اما از درون داغونیم...دختر دوست همسری به دنیا اومد .. یعنی الان باید بچه ی منم توو بغلم بود..من یک هفته زودتر از اون باردار شده بودم... امسال چقدر عقب افتادم با هر بار بارداری ۴ ماه طول کشید تا بشم همون آدم قبلی شایدم بیشتر ... خیلی خسته ام.. و ابنکه حس میکنم دیگه دوستم نداره.. این که می بینم چقدر بی تفاوته.. چقدر خنثی و ساکته حالمو بد میکنه ... همه ش به خودم دلداری میدم که حتما
آهنگ زیبا و شنیدنی ♪ عشق ♪ با صدای ♪ علی ارشدی ♪ را به صورت آنلاین از رسانه ♥ گیتار موزیک ♥ گوش کنید و با بالاترین کیفیت به همراه متن ترانه دانلود کنید.
 
دنیای من تویی زیبای دیدنی♪ ♥‿♥ ♪دنیای من بمون تو واسم خود منی♪ ♥‿♥ ♪حالا که پیش منی چرا ساکت میشی♪ ♥‿♥ ♪زود بیا تو بغلم نگران چی میشی♪ ♥‿♥ ♪عشق یعنی منو تو یعنی آرامش من♪ ♥‿♥ ♪عشق وابستگی نیست عشق یعنی تو و من♪ ♥‿♥ ♪عشق دستای توعه وقتی تو دست منی♪ ♥‿♥ ♪ضربان قلب من نباشی
هی فشار پشت فشار، گریه و درس و دوری، دلم میخواست وسط همه ی اینا تو بودی، تو بودی تا به جای این بالشو پتو سرمو بذارم رو بازوتو تو بغلت اروم بگیرم، دلم میخواست تو بودی وسط همه این شلوغیا، وسط بود و نبود ادما، تو بودی که صبح چشمام رو به تو باز شه نه دیوار زرد بی روح، دلم میخواست تو بودی و بغلم میکردی دستتو میبردی لای موهام و میذاشتی تو بغلت اروم بگیرم تو بغلت گریه کنم حتی شده بمیرمدلم میخواد باز بهم بگی دوستم داری بهم بگی خواستن تو چشماتو الکی نمی
آهنگ زیبا و شنیدنی ♪ عشق ♪ با صدای ♪ علی ارشدی ♪ را به صورت آنلاین از رسانه ♥ گیتار موزیک ♥ گوش کنید و با بالاترین کیفیت به همراه متن ترانه دانلود کنید.
 
دنیای من تویی زیبای دیدنی♪ ♥‿♥ ♪دنیای من بمون تو واسم خود منی♪ ♥‿♥ ♪حالا که پیش منی چرا ساکت میشی♪ ♥‿♥ ♪زود بیا تو بغلم نگران چی میشی♪ ♥‿♥ ♪عشق یعنی منو تو یعنی آرامش من♪ ♥‿♥ ♪عشق وابستگی نیست عشق یعنی تو و من♪ ♥‿♥ ♪عشق دستای توعه وقتی تو دست منی♪ ♥‿♥ ♪ضربان قلب من نباشی
آهنگ زیبا و شنیدنی ♪ عشق ♪ با صدای ♪ علی ارشدی ♪ را به صورت آنلاین از رسانه ♥ گیتار موزیک ♥ گوش کنید و با بالاترین کیفیت به همراه متن ترانه دانلود کنید.
 
دنیای من تویی زیبای دیدنی♪ ♥‿♥ ♪دنیای من بمون تو واسم خود منی♪ ♥‿♥ ♪حالا که پیش منی چرا ساکت میشی♪ ♥‿♥ ♪زود بیا تو بغلم نگران چی میشی♪ ♥‿♥ ♪عشق یعنی منو تو یعنی آرامش من♪ ♥‿♥ ♪عشق وابستگی نیست عشق یعنی تو و من♪ ♥‿♥ ♪عشق دستای توعه وقتی تو دست منی♪ ♥‿♥ ♪ضربان قلب من نباشی
اولینش توی دستت افتاد... بعد رفت زیر بالش و فرشته مهربان یک ذره بین گذاشت کنارش. حسابی خوشحال شدی عزیز دلم.
کودکی های شیرینت گاهی مخلوط با بزرگسالی می شود و دلبر تر از هر روز می شوی.
دومی را بابایی از لثه ات جدا کرد و ناراحت شدی.
سومی وقتی افتاد مهمان عزیز بودی.
چهارمی درد داشت و خونریزی کرد خودم برداشتمش. دل نداشتم اما ناچار بودم عزیزم.
پنجمی جالب تر بود:-)
بعد از نماز پریدی توی بغلم و زود برگشتی و گفتی آخ دندوونم افتاد! کلی دنبال دندان جان گشتم تا
،نمی‌فهمن چون اگه می‌فهمیدن بعد چند وقت نشست و
برخاست حالی‌شون می‌شد من چقدر رو کلمات حساسم،من چقد حواسم جمعه تو پیامی
که بهم دادی فعلت چیه منو چی خطاب کردی چطور خواسته اتو گفتی ولی بروز
نمی‌دم مریم راست می‌گفت ناراحتیاتو بروز نده که بعدا پشیمون نشی من از هر
حرف و گله ای که نزدم بعدا احساس رضایت کردم، مریم، مریم رو کاش می شد برای
همیشه کنار خودم نگه دارم کنار بغلم کنار گوشام
بعد خیلی تخمی
ناراحت میشم، بعد کنار میام اما به اون هیچوقت
×چن وقتِ با داداش کل کل نکرده بودم ، دیشب کلی کل کل کردیم 
اونقد خوش گذشت :))))
زنداداشم اولین بار بود ما رو  اینجوری  میدید 
علامت تعجب و خنده بود (خودتون تصور کنید )
××ترشی که درست کردم خیلی خوشمزه شده (پیشنهادم اینه از سبزی معطر استفاده کنید.خوش عطر و طعم میشه )
×××اونقد رفتم سوپری محل رمز کارتمون رو حفظه :|
××××امروز ظهر رفتم مسجد،  فاطمه کوچولو تحویلم نگرفت
هر بار میپرید بغلم امروز حتی یه نگاه هم نکرد 
شب با چند تا شکلات آشتی می کنیم :)) 
(  بی
یکی از دخترهای دبیرستان چهار روز بود غذا نخورده بود. از اسنپ فود پیتزا گرفتم و به خنده و شوخی بازی بازی بهش دادم خورد. آخرش گفت من همیشه خوشحال بودم که تک فرزندم اما امسال که با شما اشنا شدم فکر میکنم اگر یه خواهر داشتم حتما با من مثل شما مهربون بود و همیشه میشد روی کمک و حمایتش حساب کنم. بعد گفت خانوم میشه بعد کنکور با من دوست بمونید؟ اگر نباشید خیلی تو زندگیم جاتون خالیه...اشک از چشماش سُر خورد و سرش رو گذاشت رو شونه ام. زنگ تفریح بعد باز تو راه
دو ساعت پیش نماینده تو گروه نوشت که بچه ها فردا درمانگاه تعطیله. و من کتابو بستم! و از اون موقع تقریبا هیشکاری نکردم. یکم رفتم تو تراس، یه نخ سیگار کشیدم، یه لیوان چای خوردم، و بعد اومدم پشت میز نشستم و دستم رو زدم زیر چونه م و بیان رو هی بالا و پایین کردم دنبال چند تا وبلاگ که باب میلم باشه. از اون هفتاد هشتاد تایی که من دنبال میکردم، شاید فقط ده نفر مینویسن همچنان. اونا هم هفته ای، دو هفته ای یه پُستِ بخور و نمیر! یعنی میخوام بگم مثه خونه ارواحه
براى کشتن خودم هرروز مصمم تر میشم. ولى همینکه بعد از مرگمو تصور میکنم میبینم که ابجیمم مرده. و همین منو منصرف میکنه. 
هیچوقت خونوادم انقدر دوستم نداشتن. داداشم همش منو میبره بیرون، باهام حرف میزنه انگار که ادم مهمى هستم.
مامانم بغلم میکنه بجاى همه ى اون بغل نکردناى بچگیم.
بابام. بابام واقعا داره خودشو تغییر میده. برام خونه میگیره. ازم حمایت میکنه و باهام مهربونه.
ولى من نمیتونم ادامه بدم انگار که هیچ چیز دیگه اى براى دیدن و تجربه کردن وجود ندا
آهنگ زیبا و شنیدنی ♪ عشق ♪ با صدای ♪ علی ارشدی ♪ را به صورت آنلاین از رسانه ♥ گیتار موزیک ♥ گوش کنید و با بالاترین کیفیت به همراه متن ترانه دانلود کنید.
 
دنیای من تویی زیبای دیدنی♪ ♥‿♥ ♪دنیای من بمون تو واسم خود منی♪ ♥‿♥ ♪حالا که پیش منی چرا ساکت میشی♪ ♥‿♥ ♪زود بیا تو بغلم نگران چی میشی♪ ♥‿♥ ♪عشق یعنی منو تو یعنی آرامش من♪ ♥‿♥ ♪عشق وابستگی نیست عشق یعنی تو و من♪ ♥‿♥ ♪عشق دستای توعه وقتی تو دست منی♪ ♥‿♥ ♪ضربان قلب من نباشی
دیروز که رفته بودم اونجا که دوستامو ببینم و وقتیکه دیدمشون و چنننندبار سفت سفت بغلم کردن، تازه یادم اومد سفت بغل کردن ینی چی؟ دوست داشتن ینی چی؟ رفیق بودن ینی چی؟ وقتی با یه‌لبخند خیره بهم نگاه کردن و حس خوشحالی رو از توی چشماشون خوندم، خوشحال شدم. دیدم که توی راهنمایی، با چشمای باز دوستامو انتخاب کردم. انقدری چشمام باز بوده که وقتی دیدنم اینهمه خوشحال شدن. انقدری چشمام باز بوده که فکم درد گرفت از محکم بغل کردنم و احتمالاً فک اوناام درد گرف
لحظات واقعی درخششی که تو ذهنمه رو ندارن. سرتو گذاشتی رو پام من داشتم موهاتو ناز میکردم ولی هیچ جرقه‌ای زده نشد. هیچ فیلتر فوق‌العاده‌ای روی رنگای عادی زندگی کشیده نشد و هیچ صدای موسیقی‌ای... البته چرا. صدای سنتور میومد. هرازگاهی که قطع میشد صدا جابه‌جا می‌شدیم مبادا کسی بیاد و ما حواسمون نباشه. 
یا اون موقع که بغلم کردی. من محکم دستامو پیچیدم دور گردنت. هیچ خاصیت کشش سطحی‌ای بین بدنامون به وجود نیومد که نذاره جدا شیم. هیچ زاویه‌ی مناسبی پ
+خب اصلا من بلد نیستم چطور دوست پیدا کنم. 
-من بهت یاد می دم اصلا..... چندا از رفیقای خودمو بهت پیشنهاد می کنم. از اون چشم رنگیا 
+من سنمم کمه ؛ اعصابم نمیکشه؛..... نمی دونم به کی اعتماد کنم ،.......... اصلا نمی دونم باید چیکار کنم. 
-تو کارت نباشه من هر چی گفتم انجام بده . فعلا از وجود من استفاده کن ؛ پاشو بریم.......... پاشو........ 

وجدان:چی شد ؛ حداقل میزاشتی پسرای دیگه بهش نزدیک نشن !! آخه تو مردی! 
تو داداشی اون بودی ........بعد ؛ الان شدی لاشی اون.............. 
چیه؟ طل
امروز با ببری افتادی دنبالم که ببی( ببری)مامانو بیوره(بخوره)، منم با شوق و ذوق تو می دویدم و نوی خونه دنبالم می دویدی و می خندیدیم. یهو وقتی نشسته بودم اومدی از پشت بغلم کردی گفتی مامانی دوستت دارم
خوش تر از اون حال تابحال نداشتم از دوست داشتن و دوست داشته شدن
برای تو عشق من به تو وقتی تماما قابل درک خواهد شد که مادر شده باشی
به حق این شب عزیز از این ماه عزیز و به حق این بارون رحمت خدا داره می باره، از خدا میخوام التماس کنم که بزرگوارت کنه، خالصت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها